ما در دوران طلایی برای نوآوری زندگی می کنیم.
فرصتی بی نظیر که هرگز قبل از آن نبوده است.
هر فرد نوآور و جسوری که ایده ای بکر دارد می تواند وارد عرصه کسب و کار شود.
چرا که ظهور امکاناتی مانند اینترنت، محاسبات ابری، نرم افزار منبع باز و بسیاری دیگر هزینه ساخت محصولات را در پایین ترین حد ممکن فراهم ساخته است.
با این وجود هنوز بسیاری از کسب و کارهای نوپا شکست می خورند.
نکته جالب تر این که آن هایی که موفق می شوند، طرح کسب و کار خود را چندین بار در طی مسیر تغییر داده اند!
بنابر این آن چه که شرکت های نوپای موفق از غیر موفق را متمایز می سازد، الزاما داشتن یک طرح اولیه بهتر(مثلا طرح الف) در هنگام شروع نیست.
بلکه رمز موفقیت آن ها این است که توانسته اند یک طرح درست را قبل از این که منابع آن ها تمام شود، شناسایی و اجرا کنند.
تا کنون، کارآفریننان برای پیدا کردن این که طرح “ب” یا “ث” یا “ی” بهتر است و جواب می دهد، عمدتا از طریق شهود، تجربه، حدس و گمان و امثال آن استفاده می کردند. چرا آن ها روشی سیستماتیک برای آزمودن دقت و درستی طرح “الف” نداشتند.
این دقیقا همان چیزی است که “راه اندازی ناب” به آن می پردازد.
راه اندازی ناب یک فرآیند سیستماتیک تکاملی برای رسیدن از طرح “الف“ به طرحی که کار می کند است، قبل از این که منابع کارآفرین تمام شود!
چرا راه اندازی یک کسب و کار سخت است؟
اول این که یک تصور غلط درباره ساخت محصولات موفق وجود دارد.
رسانه ها عاشق داستان های ابرمردانی هستند که آینده را می بینند و راهی کامل به سوی ان را ترسیم می کنند.
ولی واقعیت چیز دیگری است و به ندرت چنین چیزی اتفاق می افتد.
حتی در شرکتی مانند اپل، اسیتو جابز می گوید سال ها برای رونمایی از ای پد وقت صرف کردیم. بارها نواوری کردیم و شکست خوردیم.
آنقدر نرم افزارهای و سخت افزارهای متعددی ساختیم تا بالاخره این ابزار رویایی به وجود آمد.
نکته دوم این است که رویکرد سنتی تولید محصول، در فاز نیاز سنجی اطلاعاتی را از تعدادی مشتری جمع آوری می کند و لی
عمده اعتبار سنجی بعد از تولید محصول انجام می شود.
در این حالت یک وقفه و جدایی طولانی مدت بین کارآفرین و مشتریان وجود دارد چرا که
کارآفرین هفته ها یا ماه ها مشغول ساختن راه حل (محصول) است و معمولا در این مدت ارتباطی با مشتری ندارد.
بنابراین طبیعی است که کارآفرین چیزی بسازد که مشتری نمی خواهد و یا بیش از خواسته آن ها است.
این معضلی اساسی است که آقای استیو بلنک آن را در کتاب خود مطرح کرده و برای رفع آن
یک فرآیند بازخورد مستمر از مشتری در طول ساخت محصول را پیشنهاد می دهد. و اصلاح “توسعه مشتری” را بر این فرآیند بکار می برد.
و نکته اخر این که حتی اگر مشتریان همه پاسخ ها را نیز بدانند باز هم نمی توانیم به سادگی از آن ها بپرسیم که چه می خواهند.
اگر از مردم می پرسیدم که چه می خواهند آنها می گفتند یک اسب سریع تر. (هنری فورد)
بسیاری از افراد ممکن است از شنیدن چنین پاسخی که آقای فرد دریافت کرد ناامید شوند،
ولی ایشان در این گفته مشتری مشکلی را که پنهان بود درک کرد.
مشتری ها “اسب سریع تر” می خواستند.
آن ها خواهان چیزی سریع تر برای جایگزین چیزی موجود یعنی اسب بودند.
در واقع مشتریان می توانند مشکل خود را شفاف بیان کنند اما این وظیفه و هنر کارآفرین است که راه حل را بیابد.
این وظیفه مشتری نیست که بداند چه می خواهد (استیو جابز)
آیا روش بهتری وجود دارد؟
راه اندازی ناب، روشی بهتر و سریع تر برای ارزیابی ایده محصولات جدید و ساخت محصولات فراهم می کند:
– راه اندازی ناب راجع به سرعت، یادگیری و تمرکز است.
– راه اندازی ناب راجع به آزمودن یک چشم انداز توسط اندازه گیری چگونگی رفتار مشتریان است.
– راه اندازی ناب در مورد تعامل با مشتریان در تمام مراحل چرخه ایجاد محصول است.
– راه اندازی ناب با استفاده از تکرارهای کوتاه همزمان به اعتبار سنجی محصول و بازار می پردازد.
– راه اندازی ناب یک فرآیند منظم و دقیق است.
این مقاله در ماهنامه کارآفرین ناب،سال۴، شماره ۲۷، بهمن ۹۱ چاپ شده است.
برای مطالعه بیشتر:


3 دیدگاه
معصومه
باسلام
من دوست دارم برای خودم یک کسب وکار اینترنتی راه اندازی کنم اما نمیدونم چه جوری واز کجا باید شروع کنم اگه میشه لطفا مرا راهنمایی کنید
با تشکر
سيد رضا علوي
سلام
از تماس تان سپاسگزارم
لطفا پست
میخواهم یک کسب و کار اینترنتی راه بیاندازم، از کجا شروع کنم؟
مطالعه نماييد و سئوالات خود را
از طريق ايميل بپرسيد
شاد و تندرست باشيد
رسول
باز هم عالی
ممنونم